سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مستان ِ عاشق

چون دانشمند بمیرد، همه چیز حتی ماهیان در دریا بر او بگریند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

نگارش شده به دست: اهورا هخا

سپاس
یکشنبه 94 خرداد 3 3:37 عصر

سپاس فراوان از همه شما دوستان و همراهان خوبم

نزدیک به 6 سال است که من به این وبلاگ سر نزده ام و وقتی امروز سر زدم شاهد بازدید های فراوان شما عزیزان بودم

از همه عذر میخواهم

تعداد کامنت ها بسیار است

مرا در سایت خود دنبال کنید

با سپاس

www.mastaan.ir


دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

www.mastaan.ir
یکشنبه 89 مرداد 24 12:57 عصر
نشانی تارنما :
دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

نشانی جدید تارنگار
پنج شنبه 88 دی 17 3:33 عصر

دوستان گرامی با درود

تارنگار کم کم برای همیشه به نشانی زیر جا به جا می شود :

http://www.m-a-s-t-a-n.blogspot.com/

زین پس به این نشانی بروید.

با سپاس

اهورا

 


دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

سیرسور
چهارشنبه 88 دی 2 4:45 عصر

سیرسور

گوش روز از دی ماه برابر با 14 دی در گاهشماری ایرانی


جشنی در گوش روز از دی ماه برگزار می شده است به نام «سیرسور» که در این روز ویژه، همراه با غذا سیر می خوردند
یا آن را در میان گوشت نهاده و می پختند و بر این باور داشتند که خوردن این غذاها
زیان های دیوها را دور می کند.

نیز روز غلبه ی دیوان بر جمشیدشاه و کشته شدن وی در روایت های ایرانی، که در
شاهنامه ی فردوسی هم آمده است که پدیده ی گوشت خواری پس از جمشید رواج پیدا کرده.


در زین الاخبار نیز در این
باره آمده است :


«... سنت بر آن بود که در این روز از خوردن چربی خودداری کنند ...»


در برهان قاطع نیز می خوانیم :


«... در این روز فارسیان عید کنند و جشن سازند و در این روز گوشت و سیر
برادر پیاز خورند و گویند که خوردن آن ایمن بودن از مس جن است و جن گرفته را از آن
دهند. نیک است در این روز فرزند به مکتب دادن پیشه و صنعت آموختن.»


دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

جشن دیگان شاد باد
چهارشنبه 88 دی 2 4:43 عصر

جشن دیگان


دی به آذر روز از دی ماه برابر با 8 دی در گاهشماری ایرانی

واژه ی دی که در اوستا «دتهوش»(Dathush) یا «دزوه»(Daz-vah)
می باشد به معنی دادار یا آفریننده و آفریدگار است که همیشه به مانند صفتی برای
اهورامزدا آورده شده است.
واژه ی «دی» از مصدر «دا» آمده است که در اوستا و فارسی هخامنشی (پارسی باستان) و
سانسکریت به معنی دادن، آفریدن، ساختن، و بخشیدن، است.
در پهلوی «داتن»(
Datan) و در فارسی «دادن» شده است و «داتر»(Dater) که در پهلوی «داتار»
و در فارسی «دادار» یا آفریدگار گفته می شود و در خود اوستا در آفرینگان گاهنبار
بند 11 صفت دتهوش برای دهمین ماه سال بکار رفته است.

ابوریحان بیرونی درباره ی «دی» می گوید :

«... دی ماه، نخستین روز آن خرم روز است و این روز و ماه هر دو به نام
خداوند است که «هرمز» نامیده می شود، یعنی حکیم و دارای رای و آفریدگار. در این
روز عادت ایرانیان چنین بوده که پادشاه از تخت شاهی پایین می آمد و جامه ای سفید
می پوشید و در بیابان بر فرش های سپید می نشست و دربان و یساولان را که شکوه
پادشاه با آن هاست به کنار می راند و هر کس که می خواست پادشاه را ببیند، خواه
دارا و خواه نادار بدون هیچ گونه نگهبان و پاسبان، نزد شاه می رفت و با او به
گفتگو می پرداخت و در این روز پادشاه با برزگران می نشست و در یک سفره با آن ها
خوراک می خورد و می گفت : من مانند یکی از شماها هستم و با شماها برادرم، زیرا
استواری و پایداری جهان به کارهایی است که به دست شما انجام می شود و امنیت کشور
نیز با من است، نه پادشاه را از مردم گریزی است و نه مردم را از پادشاه ...»

چهار جشن منسوب به «دی» یا «دادار»(خداوند - هرمزد) :

1- اورمزد و دی ماه در نخستین روز
دی ماه
2- دی بآذر و دی ماه در هشتمین روز دی ماه
3- دی بمهر و دی ماه پانزدهمین روز دی ماه
4- دی بدین و دی ماه بیست و سومین روز دی ماه

که «کوشیار گیلانی» در «زیج جامع» این روزها را «دی جشن» می نامد.


دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

شب یلدا شاد باد
شنبه 88 آذر 28 9:16 عصر

شب چله - شب یلدا

انارم روز از آذرماه برابر با 30 آذر در گاهشماری ایرانی

می ستاییم مهر را
آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن
با هزاران چشم بر ایرانیان می نگرد
نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد
آن که مردمان را از نیاز و دشواری برهاند

(اوستا - مهر یشت)

«شب چله»(یلدا) یا جشن زایش مهر، درازترین شب سال و شب زادن دوباره ی خورشید و آغاز فصل زمستان است که یادگاری هفت هزار ساله و ارزشمند از نیاکان فرهیخته ی مان به شمار می آید. ایرانیانی که هزاران سال پیش دریافتند که گاه‌شماری بر پایه ی ماه نمی‌تواند گاه‌شماری درستی باشد. پس به پژوهش درباره ی حرکت خورشید پرداختند و گاه‌شماری خود را بر پایه ی آن قرار دادند. ایشان حرکت خورشید را در برج‌های آسمان اندازه‌گیری کردند و برای هر برجی نام خاصی گذاشتند و دریافتند هنگامی که برآمدن خورشید با برآمدن برج «بره» در یک زمان باشد، بهار است و دریافتند که در ابتدای پاییز و بهار روز و شب برابر است و در ابتدای تابستان روز بلندتر از شب است. ایرانیان باستان گاه‌شماری خود را بر اساس چله (چهل روز) تقسیم کردند و 9 چله (ماه) داشتند.

می دانیم که در فرهنگ ایرانیان عدد چهل مانند عدد هفت و دوازده قداست خاصی دارد. واژه‌های «چله نشستن»، «چل چلی» و در طبرستان واژه‌های «پیرا چله،‌ گرما چله» نشانه ی اهمیت این عدد در میان فرهنگ ایرانی است.

امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود، اما می‌دانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است و جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.
در گاهشماری ایرانی که دقیق ترین ِگاهشماری ها و سازگارترین ِآن ها با تقویم طبیعی است، همواره و در همه ی سال‌ها، شب چله و انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یکم دی‌ماه است.

شب چله در آیین مهر

همان گونه که در پیش آمد، شب چله زاد روز ایزد مهر یا میترا است. نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه ی گاهشماری میترایی است و حدود چهار سده پس از مبدا میلادی به وجود آمده، ادامه می‌دهد. کیش مهر (میتراییسم) تاثیر گذارترین آیینی است که پس از مهاجرت آریاییان در زمان فریدون به اروپای کنونی رفت و ردپای آن را در همه ی ادیان جهان می توان مشاهده کرد.
کلمه ی یلدا واژه ای سریانی است و به معنای تولد یا میلاد است. در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، چهارسد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز 21 دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به 25 دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز بابا نوئل با لباس و کلاه مُغان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره ی بالای آن هم یادگاری از کیش مهر و فرهنگ ایرانی است.
ابوریحان بیرونی، مبدا سالشماری تقویم کهن سیستانی را از آغاز زمستان ذکر کرده و جالب این که نام نخستین ماه سال در تقویم سیستانی نیز «کریست» بوده است.
منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار - خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد.

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند (که هنوز هم حامیان سرمایه‌داری لجام گسیخته اندیشه‌های عدالت‌جویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود می‌دانند) سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌کرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.

آیین های برگزاری جشن شب چله

ایرانیان همواره شیفته ی شادی و جشن بوده اند و این جشن ها را با روشنایی و نور می آراستند. آن ها خورشید را نماد نیکی می دانستند و در جشن هایشان آن را ستایش می کردند. در درازترین و تیره ترین شب سال، ستایش خورشید نماد دیگری می یابد. مردمان سرزمین ایران با بیدار ماندن، طلوع خورشید و سپیده دم را انتظار می کشند تا خود شاهد دمیدن خورشید باشند و آن را ستایش کنند.
در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است که یکی از آن ها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمه‌های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکی‌های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
از جمله آیین های این شب می توان به دورهم نشینی، فراهم کردن تنقلات و آجیل(لرک) و میوه های خشک، قصه گویی، فال حافظ، فال کوزه، و شعرخوانی (بیتو خوانی) اشاره کرد.

  

شب چله در ادبیات

کرده خورشید صبح ملکت تو                 روز همه دشمنان شب یلدا ؟<\/h4>

مسعود سعد سلمان


نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
                 شب فراق تو هرگه که هست یلداییست

سعدی


تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف است
                        تو شمع فروزانی و گیتی شب یلدا

معزی


سخنم بلند نام از سخن تو گشت و شاید
                            که دراز نامی از نام مسیح یافت یلدا

سیف اسفرنگی


نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
                       دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند

منوچهری
 

چون حلقه ربایند به نیزه، تو به نیزه                                خال رخ رنگی بربایی شب یلدا <\/h4>

عنصری


روز رویش چون بر انداخت نقاب ااز سر زلف
                                 گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست

سعدی


هست چون صبح آشکارا، کاین صبح چند را
                                    بیم صبح رستخیز ست از شب یلدای من

خاقانی


دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

پیشگویی های زرتشت از آینده ایران
جمعه 88 آذر 13 10:56 صبح

پیشگویی های زرتشت از آینده ایران

 

 

پیشگویی شگفت انگیزجاماسب ازاوضاع گرفتارایران درآینده ( برگزیده های از یشت ها ) :

گشتاسب شاه پرسید : این دین ( زرتشتی ) چند سال برقرار خواهد بود و پس از آن چه هنگام و چه زمانه ای است ؟

1 ) "جاماسب بیتخش " پاسخ داد : که این دین هزار سال روا باشد پس از آن مردمانی که هم پیمان شکن هستند با یکدیگر رشک و دروغ کنند و سبب شود که ایرانشهر ( مملکت ایران زمین ) به دست تازیان سپارده شود و تازیان هر روز نیرومندتر شوند و شهر شهر را تسخیر کنند . ( همانطور که سپاه تازی به ایران حمله کرد و شهرهای ایران را یکی پس از دیگری تصرف کرد و ایرانیان را وادار به پذیرفتن اسلام یا دادن خراج کردند )

2 ) مردم ایران زمین به نابکاری - فساد - رذیلت و دروغ گرویده و از روش کردار نیکو آزرده میوشند و کناره گرفته .

3 ) آمار گنجهای ایرانشهر رو به گسترش می رود و زرین و سیمین ها برای فرمانروایان انبار می شود .

4 ) سپس همه اینها ناپدید شود و بسیار گنجهای پادشاهان ایران به دست دشمنان رسد و مرگ بی زمانه و نابهنگام گسترش یابد. ( همانطور که کاخهای مدائن توسط سپاهیان اسلام غارت شد و گنجها و زمردهای چندین دهه پادشاهی ایران و فرشها ابریشم ساسانیان توسط تازیان تکه تکه و غارت شد . )

5 ) همه ایرانشهر به دست دشمنان تازی افتد و انیران ( ضد ایرانیان ) در ایران فراوان شوند به طوری که ایرانی از انیرانی مشخص نشود .

6 ) در آن زمان " توانگران بد اندیش" بر درویشان پیشی میگیرند و آزادگان و بزرگان ایرانهشر در رنج و سختی زندگی خواهند کرد .

7 ) به جایی خواهد رسید که فرزندی را که زایند بفروشند و پسر مادر را زند و برادر بر برادر رحم نکند و برای کسب خواسته های خود از یکدیگر درگیر شوند . ( به وضوح در ایران دیده شده که عده ای فرزندان خودشان را برای گرفتن مقداری پول حراج میکنند به طوری که روزنامه ایران چند ماه پیش خبر داد زنی جنین خود را در شکم اش به مبلغ 1.5 میلیون تومان فروخت و آن پول را برای دادن پول پیش خانه پرداخت کرد !!! )

8 ) مردان زن صفت که ناپدید بودند در ایرانشهر هویدا میشوند و دروغ گسترده میشود . همانطور که فردوسی بزرگ در این باره فرموده است ( بعد از فتح ایران بدست اسلامیان تازی ایران اینگونه خواهد شد ):

چو با تخت منبر برابر شود********* همه نام "بوبکر" و "عمٌر" شود

تبه گردد این رنجهای دراز **********شود ناسزا شاه گردن فراز

نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر********* ز اختر همه تازیان راست بهر

برنجد یکی دیگری برخورد******** به داد و به بخشش کسی ننگرد

ز پیمان بگردند و از راستی********* گرامی شود کژی و کاستی

پیاده شود مردم جنگجوی********** سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی

رباید همی این از آن آن******** زین ز نفرین ندانند باز آفرین

نهانی بتر زآشکارا شود********* دل شاهشان سنگ خارا شود

بداندیش گردد پدر بر پسر******** پسر بر پدر همچنین چاره گر

شود بنده ی بی هنر شهریار******** نژاد و بزرگی نیاید به کار

به گیتی نماند کسی را وفا ********روان و زبانها شود پر جفا

ازایران واز ترک و از تازیان *********نژادی پدید آید اندر میان

نه دهقان نه ترک و نه تازی *********بود سخن ها به کردار بازی

همه گنجها زیر دامن نهند *********بمیرند و کوشش به دشمن دهند

9 ) ( اتمسفر و هوای ) ایرانشهر رو به آشفتگی و سرمای سخت و گرمای سخت می رود و نباتات کم شود .

10 ) از آن پس زمین لرزه ( بوم گزندک ) در آنجا زیاد پدیدار شود و ویرانی ها به بار آورد . باران بی موقع و بی سود باریدن میکند .

11 ) سوار پیدا میشود و پیداه سوار میشود و دوران به دست نا اهلان و نابخردان گذرد . ( دقیقا همان صحبتی که فردوسی بزرگ درباره ایران پیش بینی کرده بود و می بینیم که به واقعیت پیوسته و کسانی سردمدار ایران شدند که کارشان چیز دیگری بوده است ) فردوسی :

پیاده شود مردم جنگجوی******** سوار آنکه لاف آرد و گفتگوی

12 ) مردان روی به دلقکی و لوده گری و ریاکاری روی خواهند آورد و مردان جنگجو کم شود و نابکاری گسترش یابد و قلب ها از سنگ شود و سرداران نابکار و نالایق روی کار خواهند رفت .

13 ) پادشاهی و حکمرانی ایران بدست کسانی خواهد افتاد که انیران اند و در ظاهر بسیار دین مدار و آئیین و مسلک دار هستند.

14 ) آن تازیان با ارمیان و ترکان مخلوط شوند و کشور بلبشو و نژادها عجیب و پلید شود .

و . . .

سپس گفتگوی زرتشت با اورمزد است که آینده ایران را پرسش میکند ( از بهمن یشت ) :

 

1 ) در آن پست ترین هنگام 100 گونه و 1000 گونه و 10000 گونه دیوان ژولیده موی از تخمه خشم از راه برسند .

2 ) آن بد تخمان از خطه خراسان به ایرانشهر بریزند و با پرچمی با موهای ژولیده و ظاهری نا آراسته از راه میرسند که همگی مزدور می باشند .

3 ) سپس شهرها و دهها به ترتیب ویران میشوند و آنان که من اورمزد آفریدم همگی در نابودی قرار میگرند .

4 ) آنان فریب کار بوده و آنچه که میگویند نمی کنند . و بدترین مرام و مسلک را دارند . چون از دروغ وارد میشوند . آنان به گفته های خود عمل نمیکنند و در سخن خود استوار نیستند .

5 ) گفتار مردان حق به آنان ناراست آید و گفتار راست آنان شک برانگیز خواهد شد . در عوض گفتار نابخردان - فتوی دهندگان ناحق و فریب کاران برای آنان راست آید .

6 ) در ان زمان سوگند های دروغین زیاد خورند و به زور به چیزی گواهی میدهند و به اورمزد ناسزا گویند .

7 ) از گناهانی که مردم کنند از هر 5 گناه 3 گناه را پیشوایان دینی کنند و آنان کسانی هستند که با نیاکان دشمن هستند و عبادتی که خود گویند انجام ندهند و از دوزخ بیمی ندارند .

8 ) آب رودخانه ها کاسته شود و خشکسالی رواج یابد .

9 ) پادشاهی و فرمانروایی ایرانشهر به دست انیران افتد و همچون سغدیان و ترکان و کابلیان و تازیان باشند . ایشان چنان فرمانروایی بدی کنند که که مرد پرهیزگار و فرد بد کنش- کشتن هردو در نزد آنان یکی باشد .

و . . .

زراتشت نامه هم که در سال 1278 میلادی ( 727 سال پیش ) توسط بهرام بن پژدو نوشته شد پیشگویی ها یش را از اینده وخیم ایران به صورت شعر در آورده :

 

 

به ایران بباشد سه جنگ تمام ****** بسی کشته گردند مردان نام

همه پارس و شیراز پرغم شود ******به جای طرب رنج و ماتم شود

بود حکمرانی آن دیو کین ****** که دین بهی را زند بر زمین

نیابی در آن مردمان یک هنر ******* مگر کینه و فتنه و شور و شر

و . . .

متاسفانه می بینیم که پیشگویی ها یکی پس از دیگری به حقیقت می پیوندند و امروز ما نوادگان کورش هستیم که میتوانیم سرنوشت ایران را از این گرفتاری ها نجات دهیم .

-----------------------------------------------------------------------------------------

بن مایه: فلسفه زرتشت : اثر دکتر فرهنگ مهر انتشارات جامی 1374 تهران - زرتشت پیامبر ایرانی دینی نو از دین کهن : دکتر فرهنگ مهر - دکتر علی اکبر جعفری


دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

فرتور خودم
یکشنبه 88 آبان 17 10:55 عصر

 

a
دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

بک گراند بیزینس
دوشنبه 88 خرداد 4 6:21 صبح

درود بر هموندان

یک بک گراند با شمایل پول و بیزینس را گذاردم برای دانلود .

 

x
دیدگاه های شما()

نگارش شده به دست: اهورا هخا

بک گراند اندیشه نیک
دوشنبه 88 اردیبهشت 28 12:13 عصر

یک بک گراند برای میز کار طراحی کردم از پندار گفتار کردار نیک

امید دارم همه بپسندید و زمینه میز کار خویش بگذارید

البته برخی می پرسند چرا رنگ قرمز گذاردم و آن هم قرمزی بسیار زننده - پاسخش این است که مگر برای تشریفات بزرگان قرشی قرمز پهن نمی کنید ؟ خوب نمایشگر شما هم فرشی قرمز برای پا نهادن نماد فروَهر در رایانه شماست .

با سپاس از شما

اهورا

 


دیدگاه های شما()

   1   2   3   4   5   >>   >

جدول همه یادداشت های این تار نگار
سپاس
www.mastaan.ir
نشانی جدید تارنگار
سیرسور
جشن دیگان شاد باد
شب یلدا شاد باد
پیشگویی های زرتشت از آینده ایران
فرتور خودم
بک گراند بیزینس
بک گراند اندیشه نیک
خدای درون
اوستا بخش دوم
اوستا بخش نخست
دین زرتشت
زرتشت
[همه عناوین(105)][عناوین آرشیوشده]

mastaneashegh.parsiblog.comMaso'ud Kazemi, 09112775116 - 09371275689 مزرعه طلایى گرگان - شهرک امام - 3353248 - 09111750694 - فروش کالای کشاورزی و ابزار وابسته

زیبا و خواندنی

ضرب المثل

پاسداری از زبان پارسی

دیدگاه شما ؟

تارنمای مســــتانی

آگاه سازی

نو اندیشى - دیدگاه آقای کبیر یکی از نو اندیشان ایرانی

گاه شمار

جمعه 103 فروردین 10

از آغاز: 383007 بازدید

امروز: 33 بازدید

روز پیش: 16 بازدید

فهرست

[خـانه]

[ RSS ]

[ Atom ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

شناختن من

مستان ِ عاشق
اهورا هخا
تارنگار مستان

آرم خودم

مستان ِ عاشق

بود و نبود

یــــاهـو

آرم دوستان


















لینک دوستان

یادداشتهای من
مذهب عشق
هادی حامد رحمت
تک پیکسل (سرویس تبلیغات پیکسلی رایگان)
فرهنگ سرای پارسی
مستان ِ عاشق
پری ناز دختر شمالی
بیا تو بندر
اَمُــــــــردادگان

بایگانی

تاریخ و تمدن[31] . زرتشت[14] . تصاویر[9] . از همه جا[9] . موزیک و ویدئو[8] . گاه شمار[6] . گردشگری[6] . جشن ها[4] . مذهبی[3] . تلفن همراه[3] . زمینه میز کار[2] . اتومبیل[2] . دین و سیاست[2] . لطیفه[2] . لینک بلاگ . زمینه میز کار . طبیعت بی زبان . بازی ها . پزشکی . نوشته های خودم .

بایگانی

مطالب پیشین

اشتراک

 

نگارشگر پایه تارنگار

www.parsiblog.com
اهورا هخا - مستان ِ عاشق
گزینش برای رویه خانگى